مطالعه ای نظام مند درباره روابط کار بین کارگران و کارفرمایان در سازمان تأمین اجتماعی

به گزارش باشگاه فوتبال بارسلونا، به گزارش خبرنگاران کتاب حکمرانی شایسته با عنوان فرعی مشارکت ذی نفعان (بازنشستگان و شاغلان) در فعالیت های صندوق بازنشستگی کشوری: مفاهیم، نظریه ها، مدل ها نوشته میرطاهر موسوی، حمیدرضا هندی و فائزه جغتایی از سوی موسسه راهبردهای بازنشستگی صبا منتشر شده است.

مطالعه ای نظام مند درباره روابط کار بین کارگران و کارفرمایان در سازمان تأمین اجتماعی

در بخشی از مقدمه کتاب می خوانیم: اقشار جامعه به منظور تضمینِ امنیتِ عایدیی خویش و قرارگرفتن در چتر حمایتی نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی در دوران بازنشستگی، راه های مختلفی پیش رو دارند که یکی از راه ­های متداول عضویت در یک صندوق بیمه اجتماعی به وسیله پرداخت های تعریف شده و یا همان کسورات است تا فرد از این طریق، تأمین هزینه ها و ریسک ­های معمول مربوط به تأمین منابع مالی و سلامت خود را به آن صندوق منتقل کند و به هنگام بازنشستگی، بتواند از مزایای آن استفاده نماید و علاوه بر آن بتواند با مشارکت اجتماعی فرایندی را صورت دهد تا خود و دیگران از مزایای اجتماعی این صندوق نیز برخوردار شوند.

اما در سوی مقابل، صندوق ­های بازنشستگی، در شرایط کنونی با چالش ­ها و مسائل اساسی در پایداری و تأمین منابع مالی روبه رو هستند و ماندگاری صندوق ­ها و تداوم خدمت رسانی در زمینه ­های مختلف بیمه ­ای، در گروی تغییرات اساسی و اصلاحات بنیادین خواهد بود. کارشناسان برای پویایی اصلاح نگرش و مدیریت در صندوق­ها گزینه ­های مختلفی را ارائه می ­کنند؛ اما گزینه بهینه در اصلاح این صندوق­ ها، تنها با مشارکت، همراهی و درگیری فعالانه طرفینِ روابط کار، به خصوص کارکنان و کارفرمایان، ممکن خواهد بود.

از سوی دیگر، از جمله مسائل اجتماعی تهدید کننده، از پدیده نابرابری رو به توسعه در جامعه ایران می توان نام برد که به عنوان پیامد عدم تحقق عدالت اجتماعی یکی از چالش های بنیادینی است که غالباً خارج از نظام مدیریت صندوق فراوری شده و به بدنه و مشترکان میلیونی آن و خانواده ایشان فشار اجتماعی و مالی و حتی سیاسی، به صورت نابرابری نیابتی تحمیل می­ کند؛ به طوری که در سال های اخیر شاهد بروز و ظهور این نابرابری­های غیرقابل تاب آوری و بروز فضای هیجانی و اعتراضی بوده و در آینده نیز این نوع بی اعتمادی و نگرانی می تواند در اشکال مختلف و البته جدی تر، صدای خویش را به وسیله شاغلان و بازنشستگان در عرصه های مختلف به گوش برساند، که ضروری است دراین زمینه چاره اندیشی جدی بعمل آید.

مشارکت اجتماعی یکی از اصول حاکم بر سیستم ­های تمام بیمه­ های اجتماعی است که مبتنی بر اصل همبستگی اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان و کارکردهای این نظام­ هاست. در یک نظام بیمه اجتماعی، افراد به وسیله مشارکت اجتماعی سبب می­ شوند که عایدی از شاغلان به بیکاران، از افراد سالم به ازکا رافتادگان، از افراد فاقد همسر به افراد عائله­ مند و از جوانانِ واقع در سنین اشتغال به بازنشستگان انتقال پیدا کند و به نوعی بازتوزیع گردد. به این ترتیب، فرد با عضویت در یک صندوق بیمه بازنشستگی، هم از مزایای فردی آن صندوق و هم از منابع حاصل از مشارکت جمعی بهره ­مند می­ گردد.

بر همین مبنا و از آنجا که صندوق­ های بازنشستگی نوعی نهاد پایه ای و اثرگذار بین نسلی محسوب می ­­شوند، برای بقا و ادامه کارکرد و پویایی خود احتیاجمند الزاماتی هستند، تا از آن طریق نه تنها بتوانند طیف مشارکت میان نسلی را توسعه دهند، بلکه قادر باشند تا با افزایش اندازه مشارکت، اثربخشی و کارایی خود را رجحان بخشند. افزایش دامنه مشارکت در صندوق­ ای بازنشستگی، تنها با پرداخت کسورات بیمه­ ای از سوی شاغلان و دریافت مزایای بازنشستگی صورت نمی ­گیرد، بلکه لازمه آن مشارکت دادن افراد ذی نفع در اداره صندوق بازنشستگی و پویاتر کردن آن و بازآفرینی های ضروری است که عموماً با مفهوم سه­ جانبه گرایی در مدیریت شناخته می­ گردد.

در بخش دیگری از مقدمه درباره حکمرانی خوب آمده است: حکمرانی خوب یا به تعبیر دقیق­تر اداره مردمی خردمندانه مفهومی است که در اواخر دهه 80 م. وارد ادبیات توسعه شد و امروزه یکی از مباحث اصلی در ارزیابی کشورها و ساختارهای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جوامع مختلف است. حکمرانی خوب، در مفهوم کلی، به معنای وجود یک ارتباط سازنده و پویا بین سه رکن دولت تسهیلگر، بخش خصوصی مسئول و جامعه مدنی آزاد است و در معنای بیمه ­ایِ مربوط به روابط کار به رابطه بین دولت، کارفرما و فرد بیمه شده (کارگر یا کارمند) اطلاق شده و در مفهوم سه ­جانبه ­گرایی متجلی می­ گردد.

نکته­ ای که نباید از نظر دور داشت این است که بعضی سه ­جانبه­ گرایی را در ایران فقط مختص به صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی می­ دانند و معتقدند در صندوق بازنشستگی کشوری رکن کارفرمایی وجود ندارد و لذا نباید در حیطه این صندوق بحثی از سه جانبه گرایی مطرح گردد، چرا که در اینجا با دو جانبه گرایی روبرو هستیم. در این مورد باید توجه داشت که اگرچه در صندوق بازنشستگی کشوری با رُکنِ کارفرمایی؛ آن طور که در سازمان تأمین اجتماعی وجود دارد، روبه رو نیستیم؛ اما این به معنای عدم وجود این رکن در صندوق مذکور نیست...

ضرورت تالیف اثر

به اعتقاد مولفان اثر، از آنجا که مطالعات نسبتاً محدودی در این زمینه در ایران صورت گرفته و عمده مطالعات معطوف به حوزه روابط کار بین کارگران و کارفرمایان در سازمان تأمین اجتماعی است، و مطالعات موجود هم از خلآ جدی در زمینه الگوی مدون مشارکت ذی نفعان در تصمیم ­گیری­ ها و ساز و کار صورت بندی شده و منسجم و البته با پشتوانه قوانین مصوب، جهت مشارکت نظام مند و پایدار و بعلاوه سه جانبه­ گرایی در این خصوص حکایت دارند؛ لذا لزوم انجام چنین مطالعه ای بیش از پیش روشن می ­گردد.

در حقیقت، مطالعاتی که تا به امروز در زمینه سه­ جانبه­ گرایی در ایران صورت گرفته ­اند، موضوع را به حل منازعات و مناقشات مربوط به روابط کار تقلیل داده­ اند و غالباً به نقش ذی نفعان در مدیریت صندوق بازنشستگی و مشارکت آنها در تصمیم ­گیری­ ها نپرداخته اند. این مهم در شرایطی است که درایران، اولاً، با موضوع بحران جدی در صندوق ها روبه رو هستیم؛ به طوری که در حال حاضر شاخص پوشش حمایتی 7 دهم درصد است؛ به این معنا که به ازای هر نفر بازنشسته کمتر از یک نفر کسور پراختی وجود دارد و این موضوع بزرگ ترین لطمه را به منابع ورودی صندوق های بازنشستگی می زند.

کسورات بازنشستگی -که در حال حاضر از کارکنان شاغل دریافت می گردد- جوابگوی کمتر از 20 درصد پرداخت حقوق بازنشستگان صندوق بازنشستگی بوده و سرمایه گذاری های صندوق های بازنشستگی کشوری هم کمتر از پنج درصد پرداختی های حقوق بازنشستگان را جوابگوست؛ ضمن این که وابستگی این صندوق ها به بودجه عمومی نیز بیشتر از 75 درصد پرداختی ماهیانه این صندوق ها را جبران می نماید. لذا حضور فعالانه ذی نفعان و مشارکت و تلاش سازمان یافته آنها می ­تواند کاهش دهنده مسائل و بحران ها، به ویژه در نظارت بر منابع مالی و هزینه و عایدیها باشد و ثانیاً به واسطه عضویت در سازمان بین­المللی کار، در قبال اجرای مقاوله ­نامه­ ها و قطعنامه ­های این سازمان تعهدات و الزامات را بایستی لحاظ نمود.

نکته دیگری که بر انجام چنین مطالعه ای ضرورت می­ بخشد، آن است که این صندوق دارای دو ذی نفع اصلی، یعنی کسورپردازان و بازنشستگان است؛ اما نوعی برداشت نادقیق در خصوص این صندوق وجود دارد که صندوق بازنشستگی کشوری گویا تنها درحوزه بازنشستگان فعال است و عموماً کسورپردازان در این میان نادیده گرفته شده و نقش مهم آنها در تأمین منابع مالی این صندوق و مطالبات به حق آنها در این سازمان از نظر دور مانده است و لذا انجام یک مطالعه و طراحی مدلی که نقش کسورپردازان را در کنار بازنشستگان در مشارکت و مدیریت این صندوق لحاظ کند، حائز اهمیت است.

مولفان اثر یادآور می شوند، امروزه برای تحقق مشارکت معنی دار ذی نفعان و اهداف حکمرانی پیروز و شایسته در ایران، احتیاج به اصلاحات ساختاری در حوزه حاضر داریم، اما این تغییرات، الزامات و پیش زمینه ­هایی دارد که شناخت و مهیا کردنِ آنها، جز با انجام تحقیقات و پژوهش ­های دقیق علمی و بی طرفانه در این زمینه به دست نمی ­آید، تا به درک و شناخت صحیح از شرایط موجود رسیده و گام اولیه برای رسیدن به وضع و شرایط مطلوب برداشته گردد. بدون تردید، در این زمینه، شناخت تجارب پیروز داخلی و جهانی والبته متناسب با مقتضیات جامعه ایران برای کنترل و کاهش مسائل حاضر و نزدیک شدن به بهره وری واقعی در فعالیت صندوق مفید خواهد بود.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 3 اسفند 1400 بروزرسانی: 3 اسفند 1400 گردآورنده: f30bar3a.ir شناسه مطلب: 1467

به "مطالعه ای نظام مند درباره روابط کار بین کارگران و کارفرمایان در سازمان تأمین اجتماعی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مطالعه ای نظام مند درباره روابط کار بین کارگران و کارفرمایان در سازمان تأمین اجتماعی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید