موسوی: کشوری که اصلا نفت ندارد، تکنولوژی نفت به ما می فروشد ، بالای 80 درصد انتها نامه ها در جهت حل مسائل صنعت نیست

به گزارش باشگاه فوتبال بارسلونا، استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: دفاتر ارتباط واسطه دانشگاه با صنعت هستند. واسطه ها نقش خود را به خوبی ایفا نکرده اند. صنعت یک سری احتیاج ها دارد، ولی از الان به فکر راه چاره نیست.

موسوی: کشوری که اصلا نفت ندارد، تکنولوژی نفت به ما می فروشد ، بالای 80 درصد انتها نامه ها در جهت حل مسائل صنعت نیست

از پروفایل ما bestcanadatours دیدن نمایید.

گروه دانشگاه خبرنگاران-زهرا سادات روئین پیکر؛ دغدغه اش مسائل صنعت است. از ارتباطی که وجود ندارد گله می نماید. اما کار به گله ختم نمی گردد. خودش دست به کار شده. موضوع خاتمه نامه دانشجویانش را از پشت میز انتخاب نمی نماید. عباس موسوی، استادیار دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف است. به سراغ صنایع می رود. ارتباط می گیرد و مسائل را شناسایی می نماید. در خاتمه مسائل را در قالب موضوع خاتمه نامه تحویل دانشجویانش می دهد. برای آنالیز گسلی که بین دانشگاه و صنعت وجود دارد با او به مصاحبه پرداختیم.

مسئله محور بودن مقالات

دانشگاه ها مبدا فراوری علم هستند. علم فراوریی باید نافع باشد و به حل مسائل صنعتی و احتیاج های جامعه بپردازد. دانشگاه ها به این سمت حرکت ننموده اند. موضوع خاتمه نامه ها در جهت حل مسائل کشور انتخاب نمی شوند. موسوی می گوید: تقریبا بالای 80 تا 90 درصد موضوع خاتمه نامه ها در جهت حل مسائل صنعت نیست. دانشگاه کار خودش را می نماید، صنعت هم کار خودش را. شاید حدود 10 تا 20 درصد این تطابق ممکن است وجود داشته باشد. شما بروید نگاه کنید بالای 80 تا 90 درصد خاتمه نامه های پژوهشی که در مقاطع ارشد و دکتری در حال اجرا شدن است، چقدر واقعا ناظر به حل مسائل و مسائل کشور بوده اند!

مبنای ارتقا اساتید

نگاه به بازار در انتخاب موضوع پژوهش ها وجود ندارد. دانشگاه و صنعت با هم غریبه اند. علم دانشگاه ها گره ای از صنعت باز نمی نماید. صنعت همچنان با احتیاج هایش دست و پنجه نرم می نماید. برای دانشجو هم انگیزه تحقیق و پژوهش نمی ماند. کجای کار می لنگد؟ موسوی معتقد است: اشکال کار در نظام ترفیع و ارتقا از دانشگاه هاست. من یک بار باشگاه انقلاب فرهنگی هم که دعوتم نموده بودند گفتم آقا تا وقتی نظام ترفیع و ارتقا دانشگاه ها رفع نگردد، همین است. اگر کسی یک کار فن آورانه در سطح بالایی بخواهد انجام دهد که واقعا مسائل و مسائل کلیدی مملکت را حل نماید، امتیازی به آن هیئت علمی می دهند که معادل با دو تا مقاله است. دو تا مقاله ای که با دو سال کار کردن خیلی راحت به آن می رسند. بدون دردسر، بدون استرس به آن می رسند؛ لذا تا وقتی که نظام ترفیع و ارتقا دانشگاه ها مبتنی بر مقاله باشد، موضوع اصلی و بخش عمده امتیاز ها مقاله باشد، حرکت دانشگاه ها به سمت حرکت های فن آورانه کم خواهد بود. حالاآمده اند یک سری اصلاحاتی نموده اند، اما این اصلاحات هنوز هم به نظر من نافذ نیست. سهم ایجاد فن آوری و سهم ارتباط با صنعت در نظام ترفیع و ارتقا باید خیلی بیشتر از این چیزی که هست باشد.

تغییر آیین نامه ارتقا

اینکه موضوع خاتمه نامه ها بدون توجه به مسائل کشور انتخاب می گردد یعنی چارچوبی برای اساتید وجود ندارد. ارتقا اساتید وابستگی به انتخاب موضوع خاتمه نامه ها ندارد. نتیجه این می گردد که پژوهش ها غیر کاربردی می شوند. مشکل را باید از ریشه حل کرد. ریشه آیین نامه ارتقاست. حالا تغییر آیین نامه ارتقا باید از کجا آغاز گردد؟ به نظر موسوی هیچ چارچوب خاصی برای اساتید وجود ندارد. هرکس هر چیزی که به دلخواه خودش تعریف کرد. باید یک چارچوبی تعریف بگردد که اگر این پروژه حمایت صنعتی داشت، اگر این پروژه مسئله ای رو حل کرد، اگر این پروژه نه حامی که حتی خواستار صنعتی داشت، یعنی صنعت حمایت نکند، ولی اگر پروژه به نتیجه رسید خواستار نتیجه باشد، اگر پروژه ای به این شکل بود، تشویق و حمایت ویژه ای در نظر گرفته گردد. تغییر باید از طرف وزارت خانه آغاز گردد، وزارت علوم. حالا ابتدای کار ممکن است افراد نتوانند خودشان را تطبیق بدهند با سیستم. این تغییر باید به صورت تشویقی باشد. کسی که واقعا کار فن آورانه کرد مثلا یک استاد دانشگاه رشته مهندسی وقتی یک کارخانه ای را از صفر پایه گذاشت و ایجاد کرد و تاسیس کرد، باید به عنوان تشویق یک امتیاز قابل توجه تشویقی به او اختصاص داده بگردد نه اینکه بزنند توی سرش]با خنده [ تهش بخواهند امتیاز بدهند معادل یکی دو تا مقاله. یک استاد یاری در دانشگاه چنین کاری کرد اتوماتیک باید بگردد استاد. یک همچین فضایی باید ایجاد بگردد.

بسته حمایتی دانشگاه ها

پژوهش کاربردی باشد یا نه، مسئله ای حل نماید یا نه، در هر دو حالت حمایتی نمی گردد. بخش اعظم این حمایت باید از طرف دانشگاه باشد. الان این حمایت صورت می گیرد؟ موسوی که با دانشجویانش تجربه پیگیری مسائل بنیادی را دارد گفت: هیچ فرقی نمی نماید. اصلا سیاست دانشگاه، حداقل دانشگاهی که ما در آن هستیم می گویند که خودتان برید ارتباط بگیرید، خودتان برید هزینه ها را انجام بدهید. ما نهایتا در حد همان سقف یک میلیون تومان یا چهارصد هزار تومان، چقدر است؟ همان چهارصد هزار تومان که هزینه خاتمه نامه ارشد می کنیم و برای همه هم این مقدار هزینه می کنیم در همان حد حمایت داریم. بیشتر از آن هیچ حمایتی در قبال این خاتمه نامه که می خواهد مسئله صنعتی را حل نماید، مسائل صنعتی را حل نماید، نمی کنیم.

دفاتر ارتباط صنعت با دانشگاه

دانشگاه یک سری فراوریات دارد. صنعت هم یک سری احتیاجها. حکومت هم که نقش حمایتی و نظارتی باید داشته باشد. از طرفی وصل کردن این سه شاخه به عهده دفاتر ارتباط دانشگاه با صنعت است. از بین این سه شاخه کدامیک باید پیش قدم گردد تا ارتباط دانشگاه و صنعت برقرار گردد؟ موسوی گفت: دانشگاه یک جزیره جدا از دولت نیست. حالا درست است یک اختیاراتی دارد، ولی بالاخره جدا از نظام دولتی حاکم که نیست. این جزیی از آن کل است؛ لذا آن کل اول باید فکر بکند، تغییر بکند که دانشگاه هم به مرحله تغییر برسد. دفتر ارتباط با صنعتی که در دانشگاه ها ایجاد شده، آن دفاتر هم باید از حالت پسیو به حالت اکتیو دربیایند. فعالیت این دفاتر حداقل در دانشگاه ما نسبت به قبل یک مقدار بهتر شده، ولی هنوز به حالت فعال در نیامده اند. باید به جای اینکه صبر کند صنعت مسائلش را اعلام کند، خودش برود سراغ صنایع که مسائل و مسائلش را دربیاورد و ارجاع بدهند به دانشگاه ها ببیند که چه کسانی در دانشگاه ها روی آن کار کردند.

پیشگیری بهتر از درمان!

با اینکه فراوریات علمی دانشگاه ها سطح علمی مطلوبی دارند، ولی صنعت اعتمادی به دانشگاه ها ندارد. از طرفی برای مسائل حالشان و مسائل آینده شان آینده نگری نمی نمایند. چون ممکن است که یک مسئله الان بروز نکند، مثلا 5 سال دیگر بروز کند؛ لذا از الان باید به فکر راهکار برایش باشند. موسوی تعریف کرد که: من چند وقت پیش با یکی از صنایع صحبت می کردم به آن ها گفتم که شما به این مسئله برخواهید خورد. این مشکل شما خواهد بود. بیاید از الان با یاری همدیگر برای دو سال سه سال دیگر که به مشکل برمی خورید، روی آن کار نموده باشیم که دو سال دیگر که به مشکل خوردید، راهکارش درآمده باشد. طرف برداشت گفت که حالا تا دو سال دیگر خدا عظیم است. از الان باید کار پژوهشی و تحقیقاتی روی آن انجام بگردد نه اینکه 5 سال دیگر که به آن مشکل برخورد کردند بگویند آقا بیایید سریع برایمان یک راهکار بدید. اینجوری هستند و متاسفانه یک مقدار این فضا در صنعت ما هم حاکم است.

پس در واقع ما دو سری مسائل در صنعت داریم. یک سری مسائلی که راهکارش همین الان در دانشگاه ها وجود دارد؛ لذا با مراجعه و ارتباط فعال بین دفاتر ارتباط با صنعت و دانشگاه ها می گردد مسائل را حل کرد. یک سری مسائل هم هست که می بینیم که هنوز راهکاری وجود ندارد، ولی دانشگاه بالقوه می تواند این مسائل را حل نماید، یعنی الان نمی تواند، ولی مثلا با دو سال کار کردن می تواند برای مسائل آینده راهکار دربیاورد. بعضی مسائل زمان بر است. صنعت باید حوصله داشته باشد. صنعت هم حوصله ندارد. مسائلی که فکر می کنیم دو سال آینده سه سال آینده با آن روبرو می گردد این ها را از همین الان باید ارجاع بدهند. از همین الان باید صنعت بیاید حمایت کند؛ و حالا تا دو سال آینده که به آن مسئله برخورد، همزمان راهکارش هم درآمده باشد.

عیب یابی صنعت / احتیاج سنجی صنعت

یکی از دغدغه های عظیم دانشجویان ارشد و دکتری انتخاب موضوع خاتمه نامه هاست. در اغلب موارد یک لیست بلند و بالایی از موضوعات که به انتخاب خود اساتید تهیه شده به دست دانشجویان می رسد. حالا دوندگی با دانشجویی است که خاتمه نامه اش مسئله ای حل نمی نماید و فقط مرتبه علمی استاد ارتقا پیدا می نماید. موسوی می گوید: من خودم سازوکارم اینطور است که با توجه به مسائلی که از جا های مختلف به ما ارجاع می گردد مثلا می گویند ما روکشی می خواهیم که مقاومت این سازه بتونی را چند برابر کند، خب آن شخص مسئله اش را می گوید و می رود، ولی من خودم این را به عنوان یک خاتمه نامه ارشد یا دکتری تعریف می کنم و حالا یک سال دو سالی که وقت هست روی آن کار می کنیم. اگر تا دو سال آینده همچنان آن احتیاج وجود داشت که معمولا همچنان وجود دارد، معمولا مسائل صنعتی یک روز دو روزه حل نمی گردد. اگر وجود داشت حل این مسئله را ارائه می دهیم، اگر وجود نداشت که خب می رویم سراغ مسئله دیگر. من خودم به دلیل اینکه ماهیت کار هایی که انجام می دهم اینطور است که در صنایع مختلف زیاد می چرخم. در واقع ارتباط فعال یعنی این. دانشگاه برود در صنایع بچرخد و ارتباط بگیرد. این ارتباطی که است، چرخیدن در صنایع مختلف، بازدید از صنایع مختلف، در هر بازدید، در ارتباط گیری یک سری مسائل پیش می آید. حالا بخشی از این مسائل در توان و تخصص من هست انجام می دهیم بخشی هم که نیست، ارجاع می دهیم به عزیز دیگری که در توان و ظرفیتش است.

مشتری های صنعتی

هزینه اولیه عملیاتی شدن پروژه ها فراهم نمی گردد. نه جیب دانشجو پر است که هزینه کند نه استاد. یک پروژه کاربردی در این مرحله متوقف می گردد. باید فکر کردکه اگر نتایج پروژه ای منتج به خواستار صنعتی شد، حمایت گردد. موسوی تعریف می نماید: مثلا چند مدت پیش یکی از صنایع کفش سازی یک مسئله ای را داشتند. در رابطه با زیره کفش بود. الان حاضر نیستند پول خرج نمایند، ولی اگر به نتیجه برسد حاضرند پول خوبی بابت آن بدهند. صنعت می گوید که الان من شک دارم به کار شما، ولی اگر به نتیجه برسید حاضرم پول خوبی بابتش بدهم. می گو ید آقا خودت هزینه کن، نتیجه گرفتی از شما می خرم. من از کجا بیاورم که هزینه کنم! اینجا احتیاج است یکی بیاید این پول اولیه را بدهد تا کار اولیه که خواستار دارد حمایت بگردد. یک زمانی معاونت عملی می توانست عهده دار این قضیه باشد. در حال حاضر به این سمت رفته که از شرکت های دانش بنیان حمایت کند. وزارت علوم در واقع سازوکارش به شکلی است که در آن این چیز ها گم می گردد. چون ارباب جمعی زیاد است. به نظرم شاید معاونت علمی و فناوری که از اسمش پیداست، آنجا شاید جایگاه مطلوب تری برای این قضیه وجود دارد. از یک سری خاتمه نامه هایی که خواستار دارد و در نهایت یک مشتری پای آن خوابیده تضمین بکند. اگر نتایجش طبق استاندارد های لازم برود جلو من آن را می خرم. از یک چنین کار هایی بیاید حمایت کند.

تفاوت مراکز تحقیقاتی

پارک های علم و فناوری، مراکز رشد، انکوباتورها، R&D هم راستا با اهداف دفاتر ارتباط در جهت برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت تاسیس شده اند. اینکه تفاوت این مراکز در چیست باید از موسوی که در دل کار است پرسید. او می گوید: بنده خودم از ب بسم الله یک شرکتی را ایجاد کردم. حمایت های این ها حمایت های]ههه... با خنده عرض کنم خدمت شما در قالب دفتر و امکانات اداری اینجور چیزهاست. اینکه به شما پولی بدهند برای اجرای کار، یک چنین قالب حمایتی را ندارند. دفتر می دهند، آن هم بابتش اجاره می گیرند. ساختمان می هند اجاره می گیرند. میز جایگاه می د هند اجاره می گیرند. مراکز رشد و پارک های علم و فناوری یک سری حمایت های این چنینی دارند. ته ته قضیه چیزی که بخواهند حمایت بنمایند این است که معرفی بنمایند به مالیات و دارایی، که آن شرکت هایی که در آنجا هستند از یک سری از معافیت ها برخوردار شوند. خاتمه نامه ارشد با اینکه شما بخواهید در مراکز رشد و پارک های علم و فناوری قرار بگیرید خیلی متفاوت است. اینکه بخواهند از یک خاتمه نامه ارشد و دکتری حمایت بنمایند که به یک نتایج مطلوبی برسد، بتواند یک خواستار صنعتی داشته باشد یا مسئله ای از مسائل کشور را حل نماید، چنین زیر ساختی در مراکز رشد و پارک های علم و فناوری نیست. سطح کاری این مراکز با هم متفاوت است. در مراکز رشد معمولا هسته ها و شرکت های نوپا هستند. در پارک های علم و فناوری شرکت هایی می فرایند که یک مقدار از آب و گل درآمده اند و یک مقدار زیر ساخت اداری مناسب تری را پیدا نموده اند که می توانند بفرایند در پارک. مثلا ما خودمان به یک جایی رسیدیم رفتیم در پارک دانشگاه خودمان یک آپارتمان را اجاره کردیم. یاریی که پارک می نماید فقط در حد تامین فضا هست که بابت آن هم اجاره می گیرد. به این شکل نیست که رایگان و بلاعوض باشد. معرفی به بیمه و مالیات هم است که آن هم اگر خودمان بتوانیم خوب زور بزنیم، می توانیم از معافیت هایش استفاده کنیم، نه اینکه به هرکسی بدهند. به توانمندی و قدرت بیان و نحوه ارائه فردی که پروژه را پیگیری می نماید هم بستگی دارد. اگر کسی نتواند خوب پیگیری کند این خاتمه نامه اش به دردش نمی خورد. اگر بتواند خوب پیگیری کند چرا، می تواند از معافیت هاش بهره مند گردد. مراکز R&D معمولا در شرکت ها ایجاد می شوند. شرکت ها یک بخش تحقیق و توسعه دارند. معمولا کار های اولیه زمین افتاده کوچکی که عمق دانشی زیادی ندارد انجام می گردد. البته در جا های دیگر جهان یک دانشگاه محسوب می شوند. خیلی از دانش های امروزی که با آن ها روبرو هستیم از مراکز R&D شرکت های عظیم درآمده اند. پارک های علم و فناوری و مراکز رشد برای یک طرحی هست که برنامه تجاری دارد. هزینه ها تعیین است، درآمد ها تعیین است و به مراحل خاتمهیی تجاری سازی نزدیکتر شده اند. پارک ها برای پروژه های ارشد و دکتری نیست. برای این هست که یک ایده ای را به صنعتی سازی تبدیل کنید. مراکز رشد به لحاظ یک سری زیر ساخت های اداری یاری شما می نمایند. دفتر و دستک به شما می دهند، نقد از شما نمی گیرند نسیه می گیرند، فرقشان در این است. اگر مراکز رشد را سپری کنید وارد پارک می شوید. جا و مکان در اختیار شما قرار می دهند به اضافه معرفی هایی که انجام می دهند و هزینه هایش را می گیرند.

معافیت های دولتی

طبق یک آمار که مربوط به سال 2016 می گردد از هر 820 مقاله ایرانی تنها یک ثبت اختراع صورت می گیرد. نگاه ما در دانشگاه ها به مقاله های ISI است. ثبت اختراع شاخص ایجاد فن آوری است که شما وقتی به ثبت اختراع می رسید، یعنی دارید فن آوری ایجاد می کنید. می خواهید ثبتش کنیدکه بعدا بفروشید و از نتایجش بهره ببرید. در کشور ما برای ایجاد فن آوری، ایجاد یک واحد صنعتی، توسعه یک واحد صنعتی در نظام ترفیع و ارتقا خیلی به آن اهمیت نمی دهند. ریشه اش نظام ترفیع و ارتقاست. مشکل دارد. باید سازوکاری ببینند که مقاله هم سنگ ایجاد فن آوری باشد. وقتی مقاله ای انجام می گردد، کسی که فن آوری ایجاد نموده به همان نسبت حتی بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد. موسوی معقد است: چون ما کشوری در حال توسعه هستیم، احتیاج به ایجاد فن آوری داریم. احتیاج به مقاله توسعه دادن نداریم؛ لذا باید از هر کار پژوهشی یک فناوری ایجاد گردد. برای صنایعی که رفتند با دانشگاه ها برای حل مسائلشان ارتباط گرفتند و در قالب حمایت های خاتمه نامه های ارشد و دکتری وارد مذاکره شدند، دولت برای این صنایع و مخصوصا صنایع بخش خصوصی تا سقفی که دارند حمایت می نمایند، معافیت هایی را در نظر بگیرند. معافیت های مالیاتی-بیمه ای که این ارتباط شکل بگیرد و تقویت گردد. در خارج ازکشور این داستان وجود دارد. صنایعی که از یک پروژه ای حمایت کردند مثلا تا ده میلیون تومان حمایت کردند. تا سقفی که حمایت کردند از یک سری معافیت هایی برخوردارند.

ارتباط صنعت نفت با دانشگاه

ارتباط عمیق مورد نظر بین صنایع و دانشگاه وجود ندارد. ولی نمونه هایی وجود دارند که ارتباط محدود و موفقی داشته اند. موسوی گفت: مثلا ارتباطی که در صنعت نفت وجود دارد، آن چیزی که باید باشد نیست. ما کشوری هستیم مبتنی بر نفت. کشوری که عظیمترین مخازن نفت و گاز جهان را داریم؛ لذا بایستی در حوزه نفت صاحب تکنولوژی باشیم. نفت نباید صادر کنیم، تکنولوژی نفتی باید صادر کنیم. فناوری مرتبط با نفت باید صادر کنیم. الان ما در صنعت نفت از کشور هایی تکنولوژی می خریم که اصلا نفت ندارند. خیلی جای تاسف دارد کشوری که اصلا نفت ندارد، تکنولوژی نفت به ما می فروشد. ارتباطی که در صنعت نفت و دانشگاه وجود دارد بین نیم تا یک درصد است.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 10 مهر 1399 بروزرسانی: 10 مهر 1399 گردآورنده: f30bar3a.ir شناسه مطلب: 659

به "موسوی: کشوری که اصلا نفت ندارد، تکنولوژی نفت به ما می فروشد ، بالای 80 درصد انتها نامه ها در جهت حل مسائل صنعت نیست" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "موسوی: کشوری که اصلا نفت ندارد، تکنولوژی نفت به ما می فروشد ، بالای 80 درصد انتها نامه ها در جهت حل مسائل صنعت نیست"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید